• 1399/05/25 - 12:23
  • تعداد بازدید: 473
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه
عضو توفیق یافته مرکز فرهنگی هنری گچساران:

کانون اعتماد به نفس را به من هدیه داد

کانون و مربیان خوب کانون به بچه‌ها اعتمادبه‌نفس می‌دادند و این به نظرم مهم‌ترین وجه تأثیرگذاری کانون بود.

طی کردن پله های افتخار انسان را به وجد می آورد به خصوص اگر به عنوان مربی شاهد بالندگی قدم گذاشتن روی هر کدام از این پله ها را به چشم دیده باشی.

محمد رضا محمدیان عضو توفیق یافته و موفق مرکز فرهنگی هنری شماره یک گچساران اکنون خود مروج فعالیت های فرهنگی هنری و ادبی کانون است که بخشی موفقیت خود را مدیون کانون می داند. گفت وگو صمیمانه ای را با ایشان داشته ایم:

۱. لطفاً خودتان را معرفی کنید و بیوگرافیتان را کامل بفرمایید. 

با عرض سلام خدمت شما. محمدرضا محمدیان بهبهانی هستم. در سال ۱۳۶۹ در شهر بهبهان استان خوزستان متولد شدم. دوران راهنمایی و دبیرستان را در مدارس نمونه دولتی شهر گچساران سپری کردم. در دوران مدرسه افتخار عضویت در کانون پرورش فکری را نیز داشتم. دوره کارشناسی خود را در رشته مهندسی برق در دانشگاه شیراز، دوره کارشناسی ارشد در رشته مهندسی پرتوپزشکی در دانشگاه شهید بهشتی، و دوره دکتری خود را نیز در همین رشته در دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی‌تکنیک تهران) طی کرده‌ام.

٢. از چگونگی آشنایتان با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گچساران بگویید؟

این موضوع برمی‌گردد به کلاس پنجم دبستان که در مدرسه نظامی گچساران تحصیل می‌کردم. یکی از همکلاسی‌ها کاردستی زیبایی با استفاده از دورریختنی‌ها برای ارائه به مدرسه آماده کرده بودند. از ایشان پرسیدم که این کار را از کجا آموخته‌اند، گفتند چند سالی است عضو کانون هستند و کارهای هنری متنوعی در آنجا انجام می‌دهند. بقیه آن سال تحصیلی را منتظر بودم که تعطیلات تابستان فرابرسد و در کانون ثبت‌نام کنم. ثبت‌نام هم توسط جناب آقای نقدی وجناب آقای خلیلی مربیان محترم کانون انجام شد که مهربانی ایشان در برخورد اول باعث علاقه بیشتر من به کانون شد.

٣.از دوران حضور خود در کانون بگویید و چند سال عضو کانون بودید؟ 

از پنجم دبستان و تا ۱ سال پیش از ورود به دانشگاه، بدون وقفه هرسال تابستان در کانون فعالیت داشتم. تقریباً تمام روزهای تابستان و تمام روزهای هفته با علاقه در کانون حضور پیدا می‌کردم. البته ایام مدرسه کاملاً به درس اختصاص داشت و در این ایام فقط در مناسبت‌ها در برنامه‌های کانون شرکت می‌کردم. فکر می‌کنم مجموع سال‌های عضویت من در کانون ۶ الی ۷ سال شد.

۴. در کانون چه کارهایی می‌کردید؟

یکی از مزیت‌های کانون برای من، امکان استفاده از کتاب‌ها و مجلات آن بود. روزهایی را به خاطر می‌آورم که یک جلد رمان را از عصر تا شب می‌خواندم تا روز بعد بتوانم کتاب‌های جدیدی امانت بگیرم. البته فعالیت‌های ما بسیار متنوع‌تر از کتاب‌خوانی بود. با تشویق مربیان کانون، تلاش می‌کردیم در تمام مسابقات و رویدادهای منطقه‌ای، استانی و کشوری شرکت کنیم. چند سال به همراه دوستان دیگر در مسابقات نمایش عروسکی شرکت کردیم و موفق به کسب مقام استانی شدیم،که یادم هست،نویسنده وآهنگساز متن نمایش عروسکی دختردهقان،مربی خوبمان جناب آقای نقدی بودند.کلاس‌ها و مسابقات ادبی، قصه‌گویی، نقاشی، کاردستی، مجسمه‌سازی وکارباسفال، مُنبت‌کاری و اجرای سرود را به‌خوبی به خاطر دارم.

۵. آموخته‌هایی که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کسب کردید، چه بود؟

کانون و مربیان خوب کانون به بچه‌ها اعتمادبه‌نفس می‌دادند و این به نظرم مهم‌ترین وجه تأثیرگذاری کانون بود. در کانون به ما اعتماد می‌شد که در طراحی دکور و عروسک برای جشنواره نمایش عروسکی مشارکت کنیم. در کلاس‌های ادبی تشویق می‌شدیم که داستان و شعر و نمایشنامه بنویسیم و گاهی همان شعرهای بچه‌ها آهنگ گذاری و تبدیل به سرود می‌شد. در سال‌های حضور بنده در کانون، مربی تمام وقت مرکز جناب آقای نقدی بودند. در مورد شخص خودم و بقیه دوستانی که می‌شناختم، ایده‌ای نبود که در کانون امکان انجام آن باشد و ایشان از راهنمایی و تهیه امکانات آن دریغ کنند، و این به بچه‌ها حس مفید بودن و مؤثر بودن می‌داد. همچنین کانون زمینه‌های مختلف هنری را به ما معرفی کرد که هر کدام می‌توانست آینده بچه‌ها را جهت‌دهی کند. البته شخصاً این‌قدر خوش‌شانس نبودم که زمینه هنر را دنبال کنم، اما همیشه خودم را یک علاقه‌مند به فعالیت‌های هنری می‌دانم که این از برکات کانون بود.

۶.نقش کانون در زندگی شخصی و کاریتان؟

در بهترین سال‌های نوجوانی همراه کانون بودم و بدیهی است که محیط فرهنگی کانون و مشی و منش مربیان خوب آن در شکل‌گیری شخصیت بچه‌ها و ازجمله این‌جانب تأثیرگذار بوده است.

٧.کیفیت و شیوۀ آموزش‌ها در کانون پرورش فکری چگونه بود؟

چون در آن زمان مراکز فرهنگی و هنری مناسب برای کودکان و نوجوانان در شهر ما زیاد نبود یا لااقل بنده اطلاعی نداشتم، از یک نظر کانون برای ما ایده‌آل بود. حقیقتاً هم مربیان کانون با دلسوزی و صبر و حوصله فراوان فعالیت‌ها و آموزش‌ها را پیش می‌بردند. اما بدیهی است که هر مجموعه‌ای و هر فعالیتی می‌تواند بهتر شود و توسعه پیدا کند. مثلاً گرچه مربیان عزیز کانون هرچه در توان داشتند به بچه‌ها آموزش می‌دادند، اما طبیعی است که اگر تعداد مربیان با تخصص‌های هنری متنوع بیشتر می‌شد، کیفیت آموزش‌ها هم بالاتر می‌رفت. تخصیص امکانات و دسترسی بیشتر به ابزار و فضاهای آموزشی هم می‌توانست مورد توجه بیشتر قرار گیرد. البته از زمان حضور ما در کانون زمان زیادی می‌گذرد و تصور می‌کنم در طی این سال‌ها شرایط فرق کرده باشد.

٨.یک خاطره شیرین از دوران فعالیت در کانون بگویید؟

در همان سال اول عضویت در کانون به تشویق مربی محترم جناب آقای نقدی در مسابقات مشاعره استانی شرکت کردم. خاطرم هست که مسابقه مختص دانش‌آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان بود و من تازه کلاس پنجم دبستان را به اتمام رسانده بودم. در نهایت با تلاش جناب آقای نقدی امکان حضور من در مسابقه فراهم شد. اتفاقاً موفق به کسب رتبه اول استانی نیز شدم که این امر اعتمادبه‌نفس و علاقه من را برای ادامه حضور و فعالیت در کانون تثبیت کرد. هنوز دفتری که در آن اشعار مشاعره را نوشته بودم به‌یادگار نگه‌داشته‌ام.

اما خاطرات شیرین خیلی بیشتر از این‌هاست، جشنواره‌های استانی نمایش عروسکی و قصه‌گویی، اردوی ادبی دلگشا که در سطح کشوری برگزار شد، اردوی منطقه‌ای شیراز، که درحرم مطهرشاهراغ وبازارآن باحضورمدیرکانون استان کهگیلویه وبویراحمد جناب آقای عابدی ومدیرکانون استان فارس جناب آقای حق پرست،اینجانب باتوجه به تسلطم به زبان انگلیسی وآلمانی،مترجم  یک گروه ازتوریست های آلمانی شدم که بااعضاء کانون ارتباط پیداکرده بودند.چون درآن موقع من کلاس دوم راهنمایی بودم وترم آخرکلاسهای زبان راباموفقیت سپری کرده بودم. اینهاهمگی از خاطرات شیرین و بسیار خوب من هستند.

٩.آیا هنوز خود را یک کانونی می‌دانید؟

بله قطعاً و باافتخار خودم را یک کانونی می‌دانم. تأثیرات مثبت فرهنگی که از محیط کانون گرفتیم قابل‌انکار نیست.

١٠.حرف آخر

بسیاری از خاطرات شیرین دوران نوجوانی بنده به کانون گره خورده است و این شیرینی وامدار محبت و همراهی دوستان و اعضای خوب کانونی و صدالبته مربیان بزرگوار کانون گچساران یعنی جناب آقایان فرشید نقدی، مرتضی خلیلی و پرویز شاکری است که به همه این عزیزان درود می‌فرستم و برایشان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

کلمات کلیدی

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *

شخصی سازی

انتخاب حالت کور رنگی

انتخاب رنگ

اندازه فونت